ساز خاموش



بعد از سالها دوباره ما هم تو این مملکت غریب تونستیم سرما رو ببینیم این همه برف و فقط زمان بچگیم دیده بودم بعد اون همیشه اکثر زمستونای عمرم خشک و کم سو بودن زمستون واقعی نبودن،دیشب اولین کولاک عمرم و دیدم، عجب بادی میومد یعنی آدم و از جا میکند همزمان با برف خیلی قشنگ بود جالبه که دمای هوا ولی نسبت به روزای دیگه واقعا خوب و گرمتر شده بود یعنی حدود یک درجه و تا 4 درجه بالای صفر که خب در مقایسه با دمای هوای منفی 30 درجه ای که تجربه کردیم وافعا هوای خوب و گرمی بود :)

خدا رو شکر یه چند روزی هست حالم خوشتره یه کم امیدوار تر به زندگی شدم و یه کارایی دارم میکنم که امیدوارم به نتیجه برسه و بتونم شادترتر تر باشم البته بماند که همچنان غم دلتنگی آزارم میده حتی همین نیم ساعت قبل که در خواب بعدازظخری به سر میبردم مامانمو تو خواب دیدم و بعد اومدیم اینجا و خلاصه باز انقدر آبغوره گرفتم تا از خواب بیدار شدم،و اما خلاصه که حالم در کل بهتر شده و ان شاالله اگر به زودی بتونم یه کاری انجام بدم بسیار رو به راهتر هم خواهم شد.

توکل به خدا.

 


آخرین جستجو ها